یزدفردا: «شهریه مدارس غیردولتی تا ۱۴۵ میلیون بدون غذا، لباس و فعالیت آموزشگاهی»

راضیه حسینی: انتظار دارید بچه‌های بالای شهر بروند در مدارس معمولی درس بخوانند؟ معاون بهشان تذکر بدهد که «خانمم ناخنت رو کوتاه کن. موهات رنگ نباشه. یا پسر چرا خشتک شلوارت رو آسفالته؟»

مسلماً نباید چنین اتفاقی بیفتد. پول بیشتر، یعنی احترام بالاتر. یعنی نمره‌ات هرچه قدر هم پایین شد کسی حق ندارد بهت بگوید بالای چشمت ابروست.

در این مدارس اگر دانش‌آموز نمرۀ پایین گرفت حتماً مشکل از معلم است و باید اخراج شود، اگر نمرۀ بالا گرفت، حتماً یکی از ده استعداد برتر کشور است و باید برود در بهترین دانشگاه درس بخواند.

در این مدارس همیشه حق با دانش‌آموز و والدین اوست. دانش‌آموزانی که همواره با تلاش خود نمرۀ قبولی را دریافت می‌کنند و همین‌طور با تلاش خود، به دانشگاه می‌روند و اگر در ایران نشد، هر جایی که راحت‌تر و البته گران‌تر پذیرش داشته باشد، تحصیل می‌کنند؛ بعد باز با تلاش خود دکتر و مهندس می‌شوند. مطب و دفتر می‌زنند.

پزشکانی که اگر بیمار را کشتند هم حتماً خود بیمار مقصر بود و اگر ساختمانی را عوض افقی عمودی ساختند حتماً چشم مردم ایراد داشته است. خلاصه، حتی زمین هم مقصر است الا خودشان.

۱۴۵ میلیونی‌ها همیشه حق دارند. همیشه باید موفق باشند و حتی علم را هم می‌خرند. اگر چیزی هم سرشان نشد، لابد علم مقصر است که این‌قدر پیچیده توضیح می‌دهد. باید ساده‌تر باشد. باید بفهمد یک ۱۴۵ میلیونی در مقابلش ایستاده است. دانش‌آموز مدرسۀ دولتی نیست که تا دلش بخواهد پیچیده شود و مباحث را سخت کند.

علم هم باید در اختیارشان باشد. شاید حتی لازم باشد قضیۀ فیثاغورس را آن‌طور که آن‌ها می‌خواهند تغییر دهد. شاید باید ادبیات هم آن‌طور که آن‌ها دوست دارند نوشته شود. اشعار قدیمی سخت عطار و حافظ و سعدی و مولانا کنار روند و عشق، به‌صورت جدید و راحت نمایش داده شود.

مثلاً همه فقط و فقط درس عشق ابدی بخوانند و درباره‌ی طناز و شاهین نظر بدهند. اگر هم حوصله داشتند انشایی در حد یک‌بند دربارۀ معنی واقعی عشق بنویسند! سر آخر هم معلم برای‌شان دست بزند و به این فکر کند چقدر دیگر باید تحمل کند تا بازنشسته شود!

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا